وقتی تمامی به درختان بی سایه تبدیل شده ایم،
دیگر به زمین هم اتکایی نیست!
مسافر کوچولو دیگربرای یافتن دوست انسان نما
ستاره اش را ترک نخواهدکرد!
آسمان_ بدون ابر
ستاره_ های بی نور
آفتاب نیز گرمایی برای سوزاندن ندارد!
ومن چه بیهوده به دنبال درختی برای تکیه
به سایه هایش هستم،
آنهم تبر به دست !!!
وقتی کنسرتهای دور جهان یا شایدم خاورمیانه
وکشورهای دیوار به دیوارخودمان رامی بینم
وسیل مشتاقانی که از زور شکم سیری و یا شایدم
زیر شکم با دل وجان به آن سوی مرزها
پر می کشند،
به خودم نهیب می زنم که :
هی فلانی بشاش به این روزگار که
"خلایق هرچه لایق"
دهه ۹۰ برایمان شروع شد.
دهه ی ۸۰ دادمان به مثال دهه ۷۰ و دهه ۶۰ و دهه ۵۰ و... ته کشید!
من با هر خط کشی که اندازه گیری کردم به نتیجه مطلوبی نرسیدم.یا عیب از خطکش من
بوده یا از آدماش.
در هر صورت سال نو آمد . با همان سرگرمی های همیشه گی.رخت نو ،کفش نو
اسباب واثاثیه نو و...
اما اخلاق وانسانیت به مثال همان که بودیم.
خدایا دستم به دامنت،به شلوارت ،به...
ارزان حساب کن تا آدم شویم!
آمین.