تب۴۰درجه

پاداش انسانهای شجاع گردن آویزی به شکل مثلث است که برروی آن نوشته شده "خطرسقوط"

تب۴۰درجه

پاداش انسانهای شجاع گردن آویزی به شکل مثلث است که برروی آن نوشته شده "خطرسقوط"

بسپاریم

بسپاریم بر سنگ مزارمان

تاریخ نزنند،

تا آیندگان ندانند

بی عرضه های این برهه از تاریخ ما

بوده ایم !


خسرو گلسرخی

کمدی الهی

نمی دانم باید خندید یا گریه کرد ؟
چه می شود جامعه ایرانیان را؟ مایی که ادعای تمدنی 3000 ساله داریم و تا کسی حرفی می زند بر ضد ایران و خلیج فارس و ...هزار بلاگ و صفحه باز می کنیم و از خاک و مرز خود حمایت می کنیم ..مایی که دهان خود پر میکنیم و سینه صاف می کنیم و از هوش و اراده ایرانی جماعت میگوییم ..
نگاهی به خیابانها کرده اید؟ نگاهی به روابط انسانی واقعی و حتی مجازی؟
کشوری که در بعداز ظهر پنجشنبه ای که بیرون بروی با هزاران بوق و نگاه های هوسناک کسانی متوجه می شوی که به  دنبال طعمه اند! هزاران دختر و زن تمدن و مدرنیته را در کله های خربزه ای می بینند و ناخنهای کاشته و دماغ های عملی..ابروهای سر به فلک کشیده ..که اگر مدلشان حتی امی واینهاوس خدابیامرز باشد از اعتیاد مرد و حداقل یک استعداد خواندن داشت که آنهم شما...
و مردهایی که با آن هوش ایرانی و باد به غبغب انداختنشان که کورش خدابیامرز این را گفت و آنرا گفت!در بهترین حالتش تا سلامی عرض میکنی عکس میخواهند و سایز دور کمرت و ثروت پدری را!
میگویید بد بین هستم! بله هستم! کافیست به خیابان بروید که حتما می روید..و خوشبین نمانید!
اگر ادعای دین مان می شود که این  اسلام است؟ تمام احکام را خلاصه کرده اید که مردها اجازه دارند ال کنند و بل کنند ..آخر می دانی ما مردیم! خانم بیچاره ات  باید زیر چادر از گرما بمیرد تا محفوظ بماند ولی با اولین دختر بزک کرده دست و پای تو بلرزد! بخورد بر سر شما که حس مسئولیت آخرین اولویت ذهنی شماست آنوقت چطور می پرسید تاحال ازدواج چرا نکرده ای؟ تا شما هستید ایمانی برای ما به عشق می ماند؟ عشق در بهترین حالتش افسانه شده در بدترین حالتش استحاله شده به ادا و اطوار دخترکانی که شاید گناهی هم ندارند و نمی فهمند اگر هر چه داری عرضه کنی تو نیز روزی به راحتی با دخترک پر ادا تری تعویض خواهی شد!
برادر دینی من که ادعای اسلام ت گوش همه را کر کرده  و بالای منبر می روی و از چشم ندوختن ها و تقوی و آن دنیا میگویی و وقتی پایین منبر می روی الله اکبر! مگر حوریهای دنیوی را می شود به حال خود گذاشت!
روی من بیشتر با توست چون ادعای دین و دینداری داری و هر اعتقادی را که در من پدرمرده باقی مانده به لجن می کشی! وای بر تو!
خواهری که بخاطر دامن کوتاه مانتو مرا کشان کشان می بری! دین را تو  حلقوم کسی نمی توان کرد! می توان جامعه ی ما را اینگونه واقعا درست کرد؟این روش اصلاح توست؟ آبرو بری؟ که میگوید اویی که کشان کشان می بری از تو پاک تر نیست؟
با تو  هستم. برادر بسیار فهیم و باهوش من که به یأس فلسفی خورده ای و به همه از خدا تا پایین گرفته شک داری...حق داری! باور کن می فهمم حق داری ولی می شناسی راهی را که می روی که مبلغ آن شده ای؟
به تو مرد فهیم ...که حداقل دکتری داری ...امل میخوانی هر کسی را که به تو کلمه ثقیل "نه" را میگوید  ..امل او نیست که حق دارد بخواهد یا نخواهد امل تویی که اولین حق انسانی او را در انتخاب آنچه میخواهد نادیده میگیری..تقصیر او نیست که تو بعد از ازدواجت چشم باز کرده ای و تازه فهمیده ای مزه زندگی چیست و حال میخواهی هر کسی را که می بینی به گونه ای خام کنی تا مردانگیت خدای ناکرده ثابت نکرده نماند..او امل نیست تعریف خود را از فهم و درک عوض کن! از  مدرن بودن! از سنتی بودن! از خواستن و عشق و مسئولیت!
من هم کسی مثل شما هستم نه اینجا منبر است و نه من روحانی و نه روشنفکر..
ولی درد دارم ..درد آنکه آنها که می فهمند و درد میکشند مجبور به خفقانند..مجبورند تا بروند..راست میگویند فساد غرب از شرق بسی بهتر است..حداقل آنها ادعایشان نمیشود که ما خدایی هستیم!
نه کله خربزه ای شما مدرن است و نه شما برادر که صیغه جز لاینفک دین شماست!
نه شلوارهای دو متر پایین تر از کمر شما جذاب است و نه جای مهر شما که احتمالا داغ خدا بر پیشانی دروغین توست..
مدرن بودن آنست که فکر همه را بشنویم..آنست که بپذیریم..آنست که نه تقلید کنیم و نه تلقین..
اگر تو بی خدایی مرا که خداپرستم باید مسخره کرد؟ با بالعکس!
همانقدر که او حق دارد به شک برسد تو هم حق داری به ایمان برسی!
همه این حرفها در لحظاتی در ذهنم چرخید که از کامیون هجده چرخ و اتوبوس و ماشین آخرین سیستم برای  دختری بوق میزند..چشمک میزند.. اینها درد است! تمسخر فهم است! او که بخواهد نیازی به بوق تو ندارد تا کار خود را بکند!
هر جامعه ای حق دارد که تغییر کند..تغییر بد نیست! ما نباید که فکر 50 سال پیش را داشته باشیم..ما باید مدرن شویم..باید ذهن بگشاییم..ولی آیا این راه ماست؟ که نگرانیهای ما این باشد که در خیابان جای چیز دیگری گرفته نشویم! یا درخیابانها ویراژ بدهیم که شماره تلفن رد و بدل کنیم!
دیگر افتخاری به ایرانی بودنم نیست! منی که ماندم در کشورم چون عاشق خاکش هستم ..منی که می توانم بروم و ماندم..به چه بهانه...به چه بهانه باید ماند و سینه صاف کرد و گفت من ایرانیم!
خدا شاهد است اگر آنهایی که بر خلاف موج جامعه ما به قهقرا هنوز پویا و عاشق مانده اند و صاف نبودند..هیچ امیدی به این کشور و جامعه ما نبود!
من یکی مثل همه شما هستم نه مدرن و نه روشنفکر حتی!  نه روانشناس و نه جامعه شناس! ولی فهم این چیزها نیاز به مدرک ندارد.. ندارد...
اینها همه درد دل بود...شکوه بود...از کشوری که دوستش دارم و همه چیز حتی انسانیت و شرف با نازل ترین چیز معامله میشود!
 

23-4-91

نسرین

طهران گرم و دم کرده!

مردان ایرانی

حرف مزخرف خریدار ندارد

پس تو که پوزه بند به دهان

من میزنی،از درستی ونفوذ اندیشه ی من

می ترسی!


احمدشاملو

خران

جامعه ای که خرانش زیاد باشند

خر سوارانش هم زیاد

میشوند.


جلال آل احمد

منو تو آغوشت بگیر

خدایا

آرزوی هم آغوش با تو را دارم

زیرا

تنها آغوش توست که

در آن از درد خبری نیست!