نقل است :
پدری برای امتحان فرزندش سه چیز بر روی طاقچه اتاق قرارداد .
سکه
قرآن
شراب
به خود همی گفت :
اگر سکه را بردارد ، تاجر خواهد شد .
اگر قرآن را بردارد ، مومن خواهد شد.
اگر شراب را بردارد ، شرابخوار و گمراه خواهد شد .
پدر در گوشه ای کمین کرد تا اینکه پسر وارد اتاق شد.
پسر به سراغ طاقچه رفت وسکه را به جیب نهاد،قران را به زیر بغل زد، و در انتها شراب را سر کشید.
پدر ناگهان از جای خود جستی زد وبا صدای بلند بانگ بر آورد که :
پسرم آخوند_ کونده پررو خواهدگشت!