بن بست

تو را و مرا

بی من و تو

بن بست خلوتی بس !

خدا در همین نزدیکی خوابیده !

گاهی به آسمان نگاه کن

خدا در همین نزدیکی خوابیده

آهسته حرکت کن

تا نشکند چینی ظریف خوابش

برای چیدن ستاره ها دستت رااز

آستین بیرون نیاور

زمانی دراز است که تمامی دستها با

آستین شیطان همکلام شده اند!

قفس را به رنگ خانه ام

خانه ام را به رنگ شهرم

درآورده اند.

((انسانم آرزوست))فقط در خواب پریشانمان

نقش می بندد

چپ می روم بن بست(فیلتر)

راست می روم بن بست(فیلتر)

شاید افکارم،

رویاهایم،

به صحنه های فیلمهای سکسی ومستهجن شبیه شده است !

ای خدایی که در نزدیکی من خوابی

تمام کهکشانت را نمی خواهم

زمینی برای راه رفتن

هوایی برای نفس کشیدن

مرا بس!

انسانیت در کما

پرده اول :

مطب دکتر

زن : آقای دکتر بی زحمت چند تا شربت دیفین هیدرامین توی این دفترچه بیمه برام بنویسید!

دکتر : چرا اینقدر زیاد؟

پرده دوم :

خانه زن (فلاش بک)

دختر بزرگ زن(خطاب به ۶بچه دیگه) :

الان دیگه مامان باید با غذا سر برسه.

پرده آخر :

مطب دکتر(زمان حال)

زن :

شربت دیفین هیدرامین رو به آب مخلوط می کنم تا برای هر وعده غذایی بچه هام با نون بخورنش !

پ.ن :

ایران دومین صادرکننده گاز در جهان

چهارمین صادر کننده نفت در جهان

... مس در جهان

... طلا در جهان

... روی در جهان

...

...

و چشمانی که به دستهای اینگونه پدران ومادران

دوخته شده است.وخدایی که در همین نزدیکی خواب است!

اینجا یک مستراح عمومی است!

 

درخت بی سایه

وقتی تمامی به درختان بی سایه تبدیل شده ایم،

دیگر به زمین هم اتکایی نیست!

مسافر کوچولو دیگربرای یافتن دوست انسان نما

ستاره اش را ترک نخواهدکرد!

آسمان_ بدون ابر

ستاره_ های بی نور

آفتاب نیز گرمایی برای سوزاندن ندارد!

ومن چه بیهوده به دنبال درختی برای تکیه

به سایه هایش هستم،

آنهم تبر به دست !!!